خیلی زود عصبانی میشم زود رنجم اما کینه ای نیستم دوستام معتقدن من صادقم .خودم می دونم که خیلی کم دروغ میگم
سنگ صبور خیلی ها بودم سنگ صبورم داشتم
عاشق کوهنوردی و دوچرخه سواری خوندن تو کوچه های خلوتم.دلم از سیاهی شب نمیگیره از خورشید بدم نمی آد خلاصه عاشق تمام دنیایی هستم که خدا با دقت آفریده
ادامه...
نازخاتون
سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ق.ظ
زهرا گلم آخرش خیلی ننر تموم شد. البته ننر نه این که محمود و زنش و دخترش رفتند دور از فامیل و دوست و آشنا توی شهرستان زندگی کردند ها. از این نظر که یه حال و هوای شدید مذهبی به انتهای فیلم داده بود و البته خود کارگردان ادعا می کرد که به هیچ وجه هدفش از انتخاب مشهد ، مذهبی کردن قضیه نبوده بلکه می خواسته بگه که گاهی ساختمان ها بیشتر و بهتر باعث آرامش و آسایش انسان ها هستند و دخالتی در جریان زندگی ات ندارند. گفت این می تونه هر ساختمان و بنایی باشه... ولی من یک قسمت فیلم رو خیلی دوست داستم و اون برگشت دختر بود که پرده کاملا به مدت ۲۰ تا ۳۰ ثانیه تاریک بود و صدای زدن، کشتن، خفه کردن ، آتیش زدن رو می شنیدی ولی بعد خبری از این ماجرا نبود و دو تایی نشسته بودند و با هم حرف می زدند. کارگردان گفت می خواستل با این قسمت تاریک بگم که چه چیزهایی می تونسته به سر زنی که این کار رو می کنه، تو جامعه ی مردسالار ما بیاد. آخرش ننر بود چون محمود می گه سه راه بیشتر ندارم: یا بکشمت یا طلاقت بدم یا بری زندان.و دختر می گه نه طلاقم نده.خلاصه که دختر می ره زندان...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
زهرا گلم آخرش خیلی ننر تموم شد. البته ننر نه این که محمود و زنش و دخترش رفتند دور از فامیل و دوست و آشنا توی شهرستان زندگی کردند ها. از این نظر که یه حال و هوای شدید مذهبی به انتهای فیلم داده بود و البته خود کارگردان ادعا می کرد که به هیچ وجه هدفش از انتخاب مشهد ، مذهبی کردن قضیه نبوده بلکه می خواسته بگه که گاهی ساختمان ها بیشتر و بهتر باعث آرامش و آسایش انسان ها هستند و دخالتی در جریان زندگی ات ندارند. گفت این می تونه هر ساختمان و بنایی باشه... ولی من یک قسمت فیلم رو خیلی دوست داستم و اون برگشت دختر بود که پرده کاملا به مدت ۲۰ تا ۳۰ ثانیه تاریک بود و صدای زدن، کشتن، خفه کردن ، آتیش زدن رو می شنیدی ولی بعد خبری از این ماجرا نبود و دو تایی نشسته بودند و با هم حرف می زدند. کارگردان گفت می خواستل با این قسمت تاریک بگم که چه چیزهایی می تونسته به سر زنی که این کار رو می کنه، تو جامعه ی مردسالار ما بیاد. آخرش ننر بود چون محمود می گه سه راه بیشتر ندارم: یا بکشمت یا طلاقت بدم یا بری زندان.و دختر می گه نه طلاقم نده.خلاصه که دختر می ره زندان...