ایران من

اجتماعی و بحث روز

ایران من

اجتماعی و بحث روز

بعد از چند وقت بازم سلام

خیلی وقته که پستی ننوشتم دلتنگ نوشتن که میشدم می رفتم وبلاگ بچه ها رو می خوندم اینجوری کمتر دلتنگ میشدم, بعضی وقتا نظر می دادم بعضی وقتا هم بیصدا یه گوشه ای وا میادم و فقط پست بچه ها رو می خوندم

خوب من تصمیم گرفتم شجاع باشم !!!می نویسم چه خوب چه بد دیگه باید ببخشین اگر اومدین و دیدین مطلبم قشنگ نیست آخه دست خودم نیست من خوب حرف میزنم اما خوب نمی نویسم این دیگه تقصیر من نیست.

می خوام یه وبلاگ راه بندازم که متفاوت با این وبلاگ البته این پیشنهاد رو به نازخاتون عزیز کردم اونم گفت که فکر خوبیه تصمیم گرفتم اگه بشه با کسیایی که علاقه دارن و( البته به کار گروهی) یه وبلاگ گروهی راه بندازیم و در اون کتابهایی که از بچگی خوندیم و مطالب خوبی که یاد گرفتیم به دیگران معرفی کنیم. اینجوری هم فرهنگ خوب مطالعه رواج پیدا میکنه هم می تونیم با کتابهای خوب آشنا شیم البته این فعلا یک ایده است اگر کسی نیاد خودم تنهایی راش می اندازم خلاصه هر چی که خوندم از بابا لنگ دراز تا جنگ وصلح هر چی خوندیم رو معرفی کنیم

شاید بعضی ها با این کتابا آشنایی نداشته باشن یا فرصت خوندنش رو نداشتن

ما می تونیم خیلی بهم کمک کنیم ......

منکه همیشه وقتی قصه می خونم نقش اول قصه میشم !!اما شبیه ترین قصه ای که خوندم از نظر اخلاقی و قیافه (البته موهام قرمز نیستا) کتاب آن شرلی بود منم مثل آن عاشق حرف زدنم

البته فیلمش رو کامل دیدم اما کتابش رو کامل نتونستم بخونم.

البته من شیطنت جودی و تلاش آن شرلی رو با هم دارم سرسختی شارلوت (دختر آفتاب) و سادگی و محبت کاترین (زنان کوچک)را دارم.(انچه خوبان همه دارن من یکجا دارم):D

قهرمان داستان خالی بندم داریم؟؟؟؟

بدون شرح

نمی دونم چرا ولی فعلا می خوام برم دیگه نمی خوام وبلاگم را به روز کنم وقتی مطالبش برا کسی جالب نیست باید رفت  نباید موند الکی زور زد(به این میگن دموکراسی)

خوب وقتی برگردم ولی یه عالمه مطلب خوب آماده می کنم مطالبی که خوندش ارزش داشته باشه

و دیگه اینقدر سوت و کور نباشه

خداحافظ تا دیدار بعدی